Wednesday، ۲۶ Ordibehesht ۱۴۰۳
سلول های بنیادی چه هستند، چه انواعی دارند و چگونه میتوانند در تسکین یا درمان بیماری به ما کمک کنند؟ مقاله پیش رو از ویراسلول به این سوالات پاسخ میدهد.
سلولهای بنیادی نور امید را برای تسکین و درمان کمعوارض بیماریها در دل ما روشن کردهاند. این سلولهای همه فن حریف در بازسازی بافتهای بدن و پیوند اعضا هم کارایی دارند. اما سلولهای بنیادی از کجا آمدهاند و چطور از پس چنین کاری برمیآیند؟
در تعریفی ساده، سلول های بنیادی (Stem cells) نوع خاصی از سلولهای بدن هستند که میتوانیم آنها را «سلولهای اولیه» جسممان بدانیم؛ به خاطر آنکه در واقع تمام سلولهای دیگر بدن از آنها به وجود میآیند. البته این مسئله مربوط به ابتدای دوره جنینی است و طبیعتا در باقی مراحل زندگی، سلولهای ما اغلب با تقسیم سلولی تکثیر و تشکیل میشوند. با این حال سلولهای بنیادی علاوه بر دوره جنینی، در مراحل بعدی زندگی انسان هم نقش مهمی بازی میکنند و به ویژه روی رشد و ترمیم بافتها اثر میگذارند.
برخلاف سلولهای دیگر، سلولهای بنیادی خودشان تخصص و وظیفه خاصی ندارند؛ به جز آنکه تکثیر شوند و خود را به سلولهای تخصصی تبدیل کنند. با این حساب سلولهای بنیادی به نوعی مادر تمام سلولها به شمار میآیند. اصلا کلمه «بنیادی» به توانایی ذاتی آنها برای تغییر ماهیت دادن به انواع مختلف سلولها اشاره میکند.
در کنار این سلولهای به قول ما مادر، سلولهای اصطلاحا دختر هم وجود دارند. در شرایط مناسب بدن و همچنین در محیط آزمایشگاهی، سلولهای بنیادی با تقسیم شدن خود، سلولهای دختر را تشکیل میدهند. در ادامه، بخشی از این سلولهای دختر به سلولهای بنیادی جدید تبدیل میشوند و گروهی دیگر هم رخت نو بر تن میکنند و نقش سلولهای تخصصی را بر عهده میگیرند؛ یعنی سلولهای خون، استخوان، قلب، مغز و غیره. این توانایی طبیعی برای تولید نوع متمایزی از سلولها تقریبا تنها در انحصار سلولهای بنیادی قرار دارد.
برای استفاده از قابلیت درمانی سلولهای بنیادی، باید آنها یا فرآوردههایشان را به بخشهای مورد نظر بدن یا سیستم گردش خون تزریق کنیم. به این فرآیند اصطلاحا سلول درمانی با سلول بنیادی میگوییم. در تعریف کلیتر از اینکه سلول درمانی چیست به تزریق سلولهای سالم یا فرآوردههای آنها به بدن، به قصد درمان، سلول درمانی یا سل تراپی گفته میشود.
از بحث دور نشویم. به هر حال «مقصد» سلولهای بنیادی کم و بیش مشخص است، اما بر اساس «منشاء» این سلولها میشود آنها را به دو نوع اصلی تقسیم کرد؛ یعنی:
سلولهای بنیادی جنینی را از جنین سه تا پنج روزه، اصطلاحا بلاستوسیست (به معنای توده سلولی)، به دست میآورند. اما سلول های بنیادی سوماتیک از بافتهای بالغ بدن استخراج میشوند و تقریبا در هر مقطعی از زندگی فرد قابل برداشت هستند. بیشتر بافتهای بالغ انسانها این نوع سلول بنیادی را در خود دارند و بهویژه از مغز استخوان و بافت چربی برای این منظور بسیار استفاده میشود.
اگر تأمین سلول بنیادی از جنین به نظرتان ترسناک میآید، حق دارید. اتفاقا یکی از مهمترین مسائل اخلاقی مهم سلولهای بنیادی هم همین است؛ چرا که این کار اغلب تخریب و نابودی جنین را به دنبال دارد. البته امروزه معمولا سلول بنیادی جنینی را از جنینهای اضافی که از لقاح مصنوعی (IVF) به وجود میآیند، تأمین میکنند؛ یعنی اینطور نیست که جنینها از ابتدا برای این هدف در آزمایشگاه شکل گرفته باشند، ولی اصل موضوع همچنان بحث برانگیز است.
شاید بپرسید پس با این حساب چرا فقط از سلول های بنیادی سوماتیک استفاده نمیکنیم؟ یک دلیلش آن است که تعداد سلولهای بنیادی بالغ در هر بافتی بسیار کم است و دسترسی به آنها دشواریهای خودش را دارد. اما مسئله مهمتر، توانایی محدود سلولهای سوماتیک در مبدل شدن به سلولهای دیگر است که اصلا در حد سلولهای بنیادی جنینی نیست. سلولهای بنیادی جنینی اصطلاحا «پرتوان» هستند؛ یعنی آنکه میتوانند به هر نوع سلولی در بدن تبدیل شوند و همچنین قادرند سلولهای بنیادی بیشتری را به وجود بیاورند. در آن سو سلولهای سوماتیک چنین ظرفیتی ندارند و معمولا تنها میتوانند به سلولهای همان بافتی که از آن گرفته شدهاند تبدیل شوند؛ مثلا به سلولهای عصبی، پوستی یا عضلانی.
اینجا است که پای انواع دیگری از سلولهای بنیادی به میان میآید. یکی از آنها سلولهای بنیادی بالغ دستکاری شده یا سلولهای بنیادی پرتوان القایی (iPS) هستند. سلولهای iPS با دستکاری ژنتیکِ سلولهای سوماتیک در آزمایشگاه ساخته میشوند و بنابراین در تولید آنها از جنین خبری نیست. این سلولها کم و بیش ویژگیهای سلولهای بنیادی جنینی را دارند و میتوانند به طیف متنوعی از سلولهای دیگر مبدل شوند.
در این بین یک نوع سلول بنیادی دیگر هم داریم که به سلول بنیادی پریناتال معروف است. این سلولها در بند ناف، خون بند ناف، مایع آمنیوتیک، جفت و... وجود دارند و بنابراین برداشت آنها آسیبی به جنین نمیزند. سلولهای بنیادی پریناتال بسته به منشاء خود، میتوانند جنینی یا بالغ باشند.
با این حساب انواع سلول های بنیادی را میتوانیم به دو دسته اصلی جنینی و بالغ و دستههای دیگری با اهمیت کمتر، از جمله سلولهای بنیادی پرتوان القایی و پریناتال، تقسیم کنیم. اما از یک دیدگاه دیگر، سلولهای بنیادی را برحسب اینکه متعلق به خود فرد هستند یا شخصی دیگر (یعنی اهداکننده سالم یا بانک سلول های بنیادی)، به این شکل هم دستهبندی میکنند:
هرکدام از این دو نوع سلول بنیادی، مزایا و معایب خود را دارند. مثلا در سلولهای اتولوگ احتمال رد پیوند بسیار پایین است؛ چون سلولها از بدن خود فرد تأمین شدهاند و سیستم ایمنی با آنها خصمانه برخورد نمیکند. از طرف دیگر سلولهای آلوژنیک، در صورت تهیه از فرد جوان و سالم، میتوانند کیفیت بالاتری داشته باشند.
یکی از حوزههای مهم کاربرد سلول های بنیادی، پزشکی بازساختی (Regenerative medicine) است. میپرسید منظورمان از علم پزشکی بازساختی چیست؟ در این شاخه طب که به آن پزشکی ترمیمی هم میگویند، هدف بازسازی، مهندسی یا جایگزینی بافتها و اندامهای آسیبدیده یا از دست رفته است. در علم پزشکی ترمیمی، سلولهای بنیادی و ترکیبات بیولوژیک حضور پررنگی دارند.
بنابراین یکی از کاربردهای سلول های بنیادی، بازسازی یا ترمیم بافتهای بدن است. این ترمیم روی بافتهایی مانند پوست با موفقیت انجام شده و برای اندامهای داخلی هم در حال تحقیق و آزمایش است؛ با امید آنکه در آینده بتوان اندام مورد نیاز، مثلا کلیه، را علاوه بر تأمین از طریق اهداکننده، با کمک سلولهای بنیادی در آزمایشگاه هم تولید کرد.
سلولهای بنیادی در بهبود یا کاهش شدت بیماریهای سخت و پر عارضه هم کارایی دارند و صد البته که برای درمان انواع سادهتر مریضیها، آن هم با کمترین عوارض، نیز میشود روی آنها حساب کرد. این سلولهای خاص را میتوان در حوزه زیبایی و جوانسازی هم به کار گرفت.
به طور خلاصه، مهمترین کاربردهای سلول های بنیادی عبارتند از:
سلولهای بنیادی به خاطر تواناییهای خود در ترمیم بافتها و اندامها قادرند روی طیف گستردهای از بیماریها تأثیر مثبت بگذارند.
موارد زیر، بعضی از شاخصترین بیماریها و ناراحتیهایی هستند که میتوانیم در آینده خواهیم توانست آنها را با سلول های بنیادی کنترل یا درمان کنیم:
البته بیشتر این موارد فعلا در مرحله آزمایشهای بالینی به سر میبرند و هنوز کاملا مورد تایید نیستند. همچنین اثربخشی درمان با سلول بنیادی برای همه یکسان نیست و به عوامل مختلفی، مانند: نوع و شدت بیماری، سن بیمار و کیفیت سلولهای بنیادی بستگی دارد.
یکی از مزایای اصلی روشهای درمانی با سلولهای بنیادی، کم و جزئی بودن عوارض آنها است. با این حال پیامدهای ناخواسته جزئی از درمان است و در اینجا هم احتمال بروز عارضههای ریز و درشت وجود دارد.
عوارض سلول های بنیادی به مسائل گوناگونی از جمله: نوع و کیفیت سلولهای بنیادی استفادهشده، سازگاری سلولها با بدن میزبان، نوع و شدت شیمیدرمانی یا پرتودرمانی (درصورت ابتلا به سرطان)، روش تزریق سلول بنیادی، سن، وضعیت سلامتی عمومی بیمار و ویژگیهای ژنتیکی او وابسته است.
در بیشتر موارد، عوارض جانبی خفیف و موقت هستند، اما احتمال اندکی برای بروز عوارض جدی وجود خواهد داشت.
درصورت انجام غیر اصولی درمان با سلول بنیادی و در شرایط بحرانی، حتی احتمال مرگ بیمار هم به عنوان عارضهای نادر مطرح میشود.
برای به حداقل رساندن عوارض، باید تجویز و تزریق سلول های بنیادی توسط پزشکان ماهر و باتجربه صورت بگیرد. انجام آزمایشها و بررسیهای کافی، پیش از تزریق، هم در این بین اهمیت ویژهای دارد.
شرکت دانش بنیان ویراسلول تلاش دارد که گوشهای از ظرفیتهای شگفتانگیز سلولهای بنیادی را بهطور علمی و عملی در دسترس هموطنانمان قرار بدهد. در این راه، تیم ما در حال حاضر روی حوزه ارتوپدی و پوست و مو تمرکز کرده و محصولات درمانی و تشخیصی خود را در این زمینه با برند ریجنانس (Regenance) به بازار عرضه کرده است.
در بین محصولات ویراسلول انواع کیت PRF، کیت SVF و کیت PRP ایرانی را برای پوست، مو و آرتروز پیدا خواهید کرد. کیت SVF ما به سادگی قابل استفاده است؛ به طوری که با لوازم جانبی و قطعات باکیفیت و یکبار مصرف، کمک میکند تا با کمترین عارضه و بدون نگرانی از مزایای سلول درمانی بهرهمند شوید.